کار مامان و آرمین
سلام به عزیز دلم و به دوست هایی که خاطرات ما رو دنبال میکنن خوبید؟ ببخشید که آپ نشدم خیلی خیلی مشغولم روز پانزدهم دی جمعه نهار رفتیم بیرون اولش بابایی راضی نبود ولی راضیش کردیم گفتم اخه با آرمین جونی زیاد عکس نداری هوا هم که عالیه بریم بیرون توی بیشه عکسهای خوشگلی میشه گرفت بالاخره رفتیم دایی هم اومد یکی از دوستای آقا جون با خانوادش هم اومدن.ما با دایی چهار تایی رفتیم عکس بگیریم از این قسمت به اون قسمت ولی عکسای خوبی گرفتیم. نهار هم جوجه کباب درست کردن و نوش جان کردیم تو هم که مثل همیشه عاشق اینی که خودتو بندازی وسط سفره بهت استخوان دادی...
نویسنده :
الهه
12:52