آرمین در این روزها
سلام شازده کوچولوی عزیز ما
هر روز باحال تر از روز قبلتی خیلی کنجکاوی دوستداری به همه چی دست بزنی و بزاریش توی دهنت خصوصا سیمعلاقه زیادی به سیم داری احتمالا در اینده مهندس برق میشی
با روروئک یا بدون اون( سینه خیز) هر جا باشم میایی دنبالم
چند روز پیش گذاشتمت توی روروئک و رفتم دستشویی یادم افتاد چاقو روی مبله نگران بودم نری سراغشصدات کردم ولی اصلا صدات نمیومد تندی با دلهره اومدم بیرون که دیدم ایستادی نزدیک دستشویی و منتظر منیخیلی خوشحال شدم.فدات بشم خوب فهمیدی کجام
چند روز پیش خاله اینا(مامان دوقلوها) رو دعوت کردم خیلی کار داشتم تو هم که خوب نمیخوابیدی همش چرتی میزدی بیدار میشدی
میخواستم سبزی پاک کنم میخواستی بهشون دست بزنی که بهت گفتم دست نزن کثیفن که بغض کردی الهی فدای اون اشکای خوشگلت که زودی میان پایینآرومت کردم دوباره دست زدی و نگام کردی منم آروم بهت گفتم نگفتم دست نزن که زدی زیر گریهانقده ناز شده بودی که یه دلم میگفت بزارم گریه کنی ولی دلم نیومد دستامو شستم و بغلت کردم آروم که شدی گذاشتمت توی روروئک که بازم میومدی
یه روزم خاله بابایی رو دعوت کردیم که خیلی دوستش داری همش بهش میخندی و باهاش بازی میکنی
خیلی دوستداری هر روز بریم بیرون اخه توی این هوای سرد کجا بریم. تا نزدیک در ورودی میایستم خودتو میکشونی طرف در فک کنم میدونی راه خروج از زندان کجاست؟
اقاجون وقتی سوار ماشینت میکنه فقط توجه به فرمون داری رنگش سبزه برات جذابهیا اینکه به بیرون نگاه میکنی اصلا کار با آدامای داخل ماشین نداری
دیشب وقتی حمام بودم یهو از خواب بیدار شدی و شروع کردی به گریه کردن بابایی هم خواب بود صداش کردم بغلت کرد ولی باز گریه میکردی آوردت نزدیک حمام که صدات کردم تا منو دیدی آروم شدیزودی اومدم بیرون و بغلت کردم و داشتم برات توضیح میدادم که بغض کردی نمیدونم چرا؟ نمیدونم ترسیده بودی یا از من دلخور بودی؟
بوسه بارونت کردم و محکم بغلت کردم بعد شیرت دادم که آروم خوابیدی
وقتی بین همه آدمها حتی بابایی نگاه من میکنی و لبخند میزنی انگار دنیا مال منه
پسرم خیلی مهربون و خوش اخلاقی دوستدارم