شب یلدا
سلام
یلدای همه مبارک باشه امیدوارم شب خوبی در کنار خانوادتون داشته باشید
پسر گلم عزیزم اولین یلدای تو هم مبارک باشه
امسال شب یلدا خونه خانواده همسری دعوت بودیم بخاطر همین روز قبلش رفتیم خونه مامی
دوستداشتم میشد سری هم به مامی اینا میزدیم ولی متاسفانه هوا سرد و بارونی بود ماشین هم که نداریم
از صبح که بیدارشدم یا با آرمین بازی کردم یا با تلفن حرف زدمخیالم راحت بود چون نهار داشتیم ولی ظرف و کارای دیگه بود
سرمای خفیفی خوردم که یهوی زد به سرم که سوپ درست کنم تا حالم بدتر نشده(سوپ مخصوص که معجزه میکنه)
بعد از خوردن نهار همسری و آرمین جونی خوابیدن منم دسر ژله با انار رو درست کردم برای شب
بعد ظرفها رو شستم و اماده شدیم رفتیم خونه مامان همسری
شب خوبی بود خیلی هم خوش گذشتآرمین جونم که همش میخنده و دل میبره الهی فداش بشم
آرمین جونی عشق منی دیونتم
بعد از شام چای با رنگینک بعد میوه وپسته خوردیم بعد هم ژله خوشگل من
اولین بار بود درست میکردم ولی هم خوب شده بود و هم خوشمزه
با اینکه دلم پیش خانوادم بود ولی خیلی خوشحال بودم که اینجا هستم و خانواده همسری رو خوشحال کردیم
همه چی عالی بود ولی انتظار داشتم وقتی برگشتیم خونه با همسری عشقولی باشیم و با هم حرف بزنیم ولی اون مشغول بازی با لب تاپ شد
از دستش ناراحتم و.....
آرمین رو خوابوندم بعد لباساشو شستم و داشتم دوش میگرفتم که صدای گریه اش اومد همسری که خوابیده بود رو صدا کردم و بغلش کرد ولی باز گریه میکرد خودمو میخواست تندتند خودمو شستم اومدم بیرون. اروم شده بود ولی تا بغلش کردم بغض کرددلم گرفت نزدیک بود من هم گریه کنم محکم بغلش کردمو باهاش حرف زدم و بعد شیربهش دادم تا خوابید
دوستدارم آرمین من