آرمینآرمین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

شازده کوچولوی مامان و بابا

تصادف بابایی

آرمینم اینروزا اصلا حالم خوب نیست. روز سه شنبه 26 آذر بابایی تا دیروقت سرکار بود بعد دلش برای یکی از همکارای خانمش که خونش توی روستا بوده میسوزه و با یکی از همکارای دیگش میرن تا ببرنش خونشون  پیش خودش میخواسته ثواب کنه. اخه مگه ما ماشین داریم  انروز هوا خیلی سرد بود و ماشین باباش رو برده بود. جادشو بلد نبود و مثل همیشه با سرعت زیاد حرکت میکرده که برگشتنی تصادف میکنه و خدا بهمون رحم کرد. اگه کمربند نبسته بود شاید... اون همکارش کمربند نبسته بوده و پاش شکست. ولی خدا رو هزار بار شکر کلا خسارت جانی نداشته ولی ماشین داغون شده. وقتی فهمیدم خیلی ترسیدمو و همش دعا میکردم سالم باشه نفهمیدم چی بوشیدمو رفتیم که با باباجون بریم پیش بابایی ک...
28 آذر 1392
1