10 ماهگی آرمین جون
سلام به پسر گلم و دوستای خوبم
روز شنبه از صبح که بیدار شدم تلفن دستم بود و چشمم به مانیتور بود تا بالاخره تصمیم گرفتم اینترنتی دوربین بخرم چه ریسکی کردم از قبل از بدنیا اومدن تو دنبال یه دوربین خوب و مناسبم ولی جور نشده بود بخرم خیلی هم قیمتا بالا رفتن بازار خیلی نوسان داره تحریما خیلی اذیت میکنن.بیچاره اونا که میخوان جهاز بخرن خدا به همه صبر بده و خوشی و سلامتی
بابایی و دایی اصرار داشتن نیمه حرفه ای بخریم ولی چون من میخوام همیشه و هرجا باهام باشه و فقط عکسای خانوادگی بگیرم دوربین کامپکت بهتره
عزیز دلم یک شنبه خیلی خوشحال بودم چون تولد 10 ماهگیت بود و روز به روز داری بزرگتر و خوشمزه تر میشی الهی دور سرت بگردم که خیلی نازی.
تولدت 10 ماهگیت مبارک بی صبرانه منتظر تولد 1 سالگیتم امیدوارم بتونم یه جشن خوب برات بگیرم
مامانی مهمون داشت و صبح زود با بابایی بیدارشدیم و بابایی بردمون اونجا بعد رفت سرکار
جند روز پیش دندون بالایی سمت جپ دراومده که خودت خیلی باهاش حال میکنی همش دوستداری گاز بگیری نمیدونم اگه همه دربیان میخوای چیکار کنی
مدام میچسبیدی به من یا مامانی و گاز میگرفتی با تمام قدرت فشار میدادی بعد خودت کلی میخندیدی اخه درد داره عزیزم این چه بازیه
وقتی داشتم گردگیری میکردم خیلی عصبیم کردی و سرت داد زدم بعد خودم پشیمون شدم من پاک میکردم تو دستاتو میزدی رو شیشه میز یا رو میزی رو درمیاوردیخیلی تند هم این کار و میکردی بعد رفتی سراغ گلدون و خاکشو دراوردی خواب هم که اصلا نداری
ولی شب ترکوندی پسر گلم یکی از عسلی ها رو که زیرش چرخ داشت رو توی خونه میچرخوندی و میخندیدی و به همه نگاه میکردی تا تشویقت کنن مطمئن بودم روز تولدت یه کار جدید انجام میدی خیلی مسلط این کار رو انجام میدادی هر موقع هم به بن بست میخوردی جهتو عوض میکردییا خودتو میکشوندی بالاش وای خیلی باحال و محشر بود عزیز دلم.فدات بشم من
یه واکر خوشگل و مجانیبه مامانی گفتم بدش ببرمش خونمون آرمین حال کنه
یه پسر خوش رو و خوش اخلاق و خوش خنده جیگرمی. خدایا شکرت
شب خونه اقاجون موندیم و بابایی و دایی رفتن خونمون تا دیروقت بیداری بودی و شیطونی میکردی صبح هم من و تو و مامانی برگشتیم خونمون نهار هم با خودمون اوردیم بعد من و تو رفتیم بهداشت که باز هم خیلی وزنت اضافه نشده بود فقط 250 گرمخیلی نگرانم با اینکه اصلا دوستندارم چاق بشی. باید بریم متخصص ولی اگه شربت اشتها بنویسه که تو اصلا هیچ شربتی رو نمیخوری.قطره آهن خارجی هم گرفتیم هم نخوردی
همش دوستداری باهات بازی کنیم و ببریمت بیرون تا صدای روشن شدن موتور رو میشنوی جیغ میزنی و با دستات میرقصی فک کنم موتور رو بیشتر از ماشین دوستداری البته اگه ماشین داشتیم شاید اوضاع فرق میکرد.
عشقت آهنگ ناری ناریه هر موقع برات میزارم دست میزنی و میرقصی البته تازگیا خودتو لوس میکنی و با نگاه خوشگلت نگامون میکنی و دست میزنی و میرقصی که ما هم ادامه بدیم و بخوریمت
هر موقع بابایی از سرکار میاد میری بغلشو با من بای بای میکنی یعنی بریم بیرون
هنوز نمیتونی حرف بزنی ولی با انگشت اشاره و صدای ا ا منظورتو میرسونی یه روز صبح بیدار شدی و بردیم سمت حمام عاشق آب بازیباید برات یه استخر بادی بخرم
ب ب و دد و گ گ و رو خوب میگی حتی به توپ هم میگی پپ یا وقتی به چیز داغی میخوای دست بزنی میگی اوه ولی هنوز بلد نیستی بگی م م
خیلی تند تند نوشتم امیدوارم مفهوم باشه
پ ن : امروز دوربین رسید خیلی ناز و دوستش دارم