تقویم 92 آرمین جونی
عزیز دلم امسال اولین نوروزی که کنار من وبابایی هستی خیلی خیلی خوشحالم بخاطر بودنت
هر چیزی که ببینی سریع میری طرفش و یا میخوریش یا پرتش میکنی تازه روی عسلی و میز هم نمیشه چیزی گذاشت چون دستت میرسه عاشق اون انگشتهای کوچیکتم که وقتی به چیزی نمیرسن تکونش میدی خیلی ناز، پاهاتم بلند میکنی پس من سفره هفت سین رو کجا بزارم
خوشم میاد اصلا دوستنداری مامان ظرف بشوره هرموقع میخوام بشورم بهانه میگیری و نمیزاری بشورمشون.من هم زودی میام بغلت میکنم وقتی خوابی میشورم
روز جمعه کمی خونه تکونی کردم تو رو هم بردیم پیش مامانی تا اذیت نشی. تاعصری هلاک شدم ساعت 6 اومدیم ببریمت و نهار بخوریم.تختت رو جابجا کردیم و بالای تختت رو تزیین کردیم خیلی خوشت اومد همش نگاه میکردی یه پاپیت کلاغ بالای تختت گذاشتیم که از اون میترسیدبابایی آوردش که باهاش بازی کنی از صداش هم خوشت نیومد گذاشتمش تو کمد که دیگه نبینیش
البته بهت حق میدم خوشت نیاد اخه خیلی زشته
برای خرید عید باید برات یه شلوارک بخرم جند تا لباس نو داری ولی بازم دوستدارم بخرم برات.کفش نمیدونم چی بخرم چیز خوشگلی ندیدم؟
عید عروسی پسرخاله بابایی نمیدونم چی تنت کنم تا هم خیلی خوشگل و شیک باشی هم چشم نخوری
اینم از تقویمی که برای اطرافیان درست کردیم و بهشون هدیه میکنیم.ماشالا عزیزم
یه 4 برگ هم با تم میکی موس واسه خودمون درست کردم البته زحمتشون رو خانم کریم پور کشید دست گلش درد نکنه
خیلی دوستشون دارم.عزیز دلمی شیرینم