آرمینآرمین، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

شازده کوچولوی مامان و بابا

یلدای 92

1392/10/1 16:15
نویسنده : الهه
251 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به قند عسل مامانقلب

عزیزم دیروز صبح بابایی و دوستش که میخواستن برن دنبال کارای ماشین ما رو هم به مطب دکتر رسوندن و رفتن. اقای دکتر برای مامانی دارو و آمپول تجویز کرد و یه بسته هم زینک و مولتی ویتامین خریدیم بعد خامه از قنادی و چندتا چیز از عطاری خریدیم و برگشتیم خونه.سریع املت درست کردم و خوردیم البته تو زیاد نخوردی ابرو بعد شروع کردم به درست کردن نون خامه ایعینک

برای اولین بار بود ولی مزشون خیلی خوب شد تنها اشکالشون یکی رنگشون بود که توی دستورش هیچی نگفته بود و یکی اندازشون کوچولو بود. قیف مخصوص رو هم نداشتم ولی درکل خوشمزه بودنخوشمزه

          

موقع درست کردنشون چندبار تلفن زنگ زدو شما هم همش میخواستی باهات بازی کنم. دیگه وقت نشد ظرفها رو بشورمنیشخند هرچی بهت میگفتم عزیزم بریم بخوابیم گفتی: نه متفکرخنده

غروبی هم دایی بزرگه اومد دنبالمون و تا ما آماده شدیم با بابایی رفتن بیرون و هم مادربزرگم رو اوردن هم برای تو شیر کاکائو که خیلی خیلی دوستداری و پوشک خریدنمژه

مامی جون برای شام پلو با مرغ و سوپ جو درست کرده بود که مثل همیشه عالییییی بودخوشمزه هرچی میخوردم سیر نمیشدم. من عاشق زعفرون توی مرغم خیلی خوش عطر و طعمش میکنه. مرسی مامی جونمماچ

بعد از شام داشتم ظرفها رو میشستم که دوست خانوادگیشون اومدن و چای و میوه و هندونه خوردیم. جیگرم تو هم کلی با پسرشون بازی کردی و خیلی بهت خوش گذشت خیلی با هم جور بودیدبغل 

         

همه چی خوب بود ولی یه موضوعی اذیتم کرد که باعث شد خیلی شاد نباشم. نمیدونم چرا بعضی ادما انقدر حسود و بخیلن که شادی بقیه رو بهم میریزن. خدا خودش به راه راست هدایتشون کنه.

برگشتنی هم یه سر رفتیم خونه باباجون که مامان جون نبود و رفته بود بیش خواهرش که فردا زایمان داره.

پسر گلم خیلی خیلی دوستداریم. چند روز یاد گرفتی اسم آقاجون رو میگی و همش صدا میکنی اونم ذوق زده میشهلبخند

اولین اسمی هم که یاد گرفتی اشکان بود که اون هفته که خونشون بودیم همش صداش میکردی اشکتشویق دومین اسم هم اسم آقاجون بود که تقریبا درست تلفظ میکنیاز خود راضی وقتی بهت میگم بگو بابا حسین سینه میزنیزبان 

هرچی میگیم مثل طوطی تکرار میکنیاز خود راضی خیلی از کلمات رو درست میگی و هرچی هم بلد نیستی یه جوری مفهوم رو میرسونی.

عاشق کتابی و هرموقع میری سراغ کمد اسباب بازیهات میگی کی تاب یا تاپی تاپ یه چیزی تو همین مایه ها لبخند

امروزم تا گفتم بریم حموم دیگه طاقت نیاوردی و با هم رفتیممژه هم بدنت خوتو میشستی هم بدن منوخنده الهی دورت بگردم. هرموقع هم میگم ماساژم بده دستتو میمالونی روی کمرمقلب

بخورتم شیرینم عسلم ماچ

یه همسایه که دوست خانواگی مون هم میشه برامون آش اورد که با هم خوردیم بعد درحالی که بغلم بودی و داشتی موزیک گوش میکردی منم درحال وب خونی بودم دیدم لالا کردیماچبغل

آرمینم نفسم همه کسم عاشقتم

              

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان امیرعطا
3 دی 92 15:41
ای جونم ماشالله به این پسر پهلوون. یلداتونم مبارک عزیزم. ایشالله کنار همدیگه شاد شاد باشید سالیان سال. الهه جون اینقدر عکس چیزای خوشمزه میذاری تو وب آدم اونم مثل من شکمو خب دلش میخاد عزیزم شادی خودتونو با فکررهای مربوط به چیزهای بیخود خراب نکن.
الهه
پاسخ
مرسی دوست خوبم. شما هم همیشه شاد و سلامت باشید کاش نزدیک بودیم براتون میاوردم. نظرلطفته عزیزم
مامان امیرعطا
3 دی 92 21:03
وایییییییییییییییییییییییییی واقعا ها کاش من نزدیک شما بودم
الهه
پاسخ
ناشناس
3 دی 92 22:58
به من گفتی دیوونه و حسود چطور بدونی که منو بشناسی این دو صفت بد رو به من دادی خب بیا جواب بده دیگه یعنی تو به اخرت ایمان نداری نمیترسی اون روزی که بخوان ببرنت بهشت من اونجا باشم به من بگن تو شکایت نداری ببریمش بهشت؟ من بگم کجا ببرین اون روز به من گفته دیوونه حسود! بندازینش جهنم.نکن این کارو .اره اره گفتی تو وبلاگ نیکی گفتی.
الهه
پاسخ
جه بدبختی گیر کردم بابا خو کارت ایراد داشت منم نظرمو گفتم سه پیچی اخه هرکس هرجی دوستداره مینویسه ممکنه یکی دیگه خوشش نیاد نباید درباش قضاوت کرد من عاشق نیکی ام و به حرفها و عقایدشم احترام میزارم شما هم بهتر سرت تو کار خودت باشه
نیکی
4 دی 92 20:36
وای الهه عجب شیرینی ای پختی افریییییییییییین
الهه
پاسخ
به پای دستپخت تو که نمیرسه قربونت عزیزم مرسی
مامان نفس
6 دی 92 15:43
الهی قربون آرمین جون برم که اینقده زرنگه ، ماشاا... خاله جوووووووووووون بوس واسه آرمین جون و مامانیش
الهه
پاسخ
مرسی عزیزم بوسسس
نیکی
8 دی 92 19:47
الهه جون بیکاری واسه یه دیقه اشه!!! جالبه ولی به نظر نمیاد خودشم همچین به اخرت ایمان داشته باشه؟؟؟!!!! صفتایی که به من داده بود رو انگار یادش رفته!!! ولش کن تو نمیخواد جوابشو بدی چون هر چی بهش بگی اون یه چیز دیگه میگه!!!
الهه
پاسخ
دقیقا راست میگی منم به همین فک کردم ولی گفتم اگه بهش بگم یه چیز دیگه میگه نیکی جونم
خاله
9 دی 92 23:46
چه مامان با سلیقه ای.................... وب دختری به روز شده بدو بیا که منتظرمااااااااااااااااااا
الهه
پاسخ
مرسی عزیزم حتما میام