آرمینآرمین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

شازده کوچولوی مامان و بابا

رفتن به آریشگاه

1393/4/12 22:53
نویسنده : الهه
295 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگر مامان

امروز رفتیم آزماشگاه تنهایی رفتیمغمگین بابایی سرکار بود نمیتونست بیاد مامی جونم که نیست به مامان جون و باباجون هم زنگ زدم ولی جواب ندادنمتفکر دیگه مجبور شدیم تنها بریم و اونجا خیلی گریه کردی که جیگرم سوختدلشکسته و خیلی از دستشون ناراحت شدم که نیومدنعصبانی

ولی بعدش رفتیم مغازه و واست یه پازل چوبی میوه ها و 2 تا دی وی دی و یه مداد انگری بردش که خودت انتخابش کردی خریدیم که دیگه یادت رفت.بوس

هوا خیلی گرم بود و وقتی برگشتیم خیس خیس بودیمخسته

قرار شد عصری بریم شهر نزدیکمون و شام هم بریم رستوران که جور نشد و خیلی کلافه شدمغمناک

       

غروبی رفتیم آرایشگاه تا موهاتو مرتب کنیم که خیلی آروم و متین نشستی تا تموم شدتشویق فک کنم بخاطر ویدئو حسنی که خیلی خیلی دوستش داری و بخاطر اینکه مثل اون کثیف نباشی با علاقه میگی حمام بریم و ناخنهاتو بگیرم و...خوشمزه

دلم میخواد یه حسنی هم داشته باشم که خوب غذا بخوره بلکه ازش یاد گرفتی خندونک کسی داره این ویدئو رو؟

آرمینم عزیزم چرا مامانو میزنی ناراحت میشمسکوت جدیدا چه جدی یا شوخی شوخی محکم میزنی تو صورتم که عصبی میشم و گاهی هم از کوره درمیرم و دعوات میکنم که سریع میخندی و بوسم میکنی که از دلم دربیاددلخور

عزیزم خیلی خیلی باحال دستاتو میگیری بالا و با لحنی میگی چته بغلدلم میخواد بخورمت خیلی ناز میگی ولی هر کاری میکنم هنوز موفق نشدم فیلم ازت بگیرمدلخور ادای یه ویدوئو رو هم درمیاری که بازم نمیزاری فیلم بگیرممتفکر

الان غرق بازی پو هستی و داری بهش غذا میدی یا ویدئو نگاه میکنی تا مشغول بودی این پست رو نوشتمچشمک

خیلی خیلی دوستدارم.بوووووسبوسمحبت

                

پسندها (2)

نظرات (8)

مامان زهرا
13 تیر 93 11:44
ای جانم عزیز دل خالهههههحتما کلی واسه آزمایش اذیت شدی.مباااااااااااااااااااارکه موهات رو کوتاه کردی عزیزم
الهه
پاسخ
مرسی خاله جونی
ابجی سجا
17 تیر 93 15:05
نگذارید صدای دنیا... شما را از شنیدن صدای "خدا" باز دارد
مامان امیرعطا
18 تیر 93 16:33
الهی فدات شم.. خیلی ادیت شدی عزیزم؟؟؟ [قلب مبارکه موهاتو خوشگل کردی.. آفرین چه آقا نشستی. فکر میکنم این هم 1 مرحله از رشدشونه... من هم از وقتی عطارو از شیر گرفتم همش بازوهامو نیشگون می گیره خفن... منم گاهی خیلی عصبانی میشم چون واقعا دردم میاد... نمیدونم چطور باید رفتار کنیم تا این کار از سرشون بیفته!!!!
الهه
پاسخ
نیکی
4 مرداد 93 3:26
ای جااانم کیف میکنم وقتی داستانی انقدر رو بچه ها تاثیر میذاره) حتما بگردی پیدا میکنی کتابا یا کلیپایی رو که در پورد غذا خوردن هستن عزیزم در مورد زدن یه تنبیه کوچیک در نظر بگیر منظورم بدنی نیستا یه جوری که بفهمه کارش اشتباهه مثلا از یه چیزی مثل همین بازی پو منعش کن و دلیلشم براش توضیح بده و بهش تاکید کن که دوسش داری چون بچه ها خیلی میترسن که شاید دیگه دوسشون نداشته باشیم کلا هر موقع دعوا میکنن دوست داشتنتو به زبون بیار کنار ببخشیدا میدونم خودت همه اینا رو میدونی من فقط به عنوان یه خواهر یاداوریشون کردم**
الهه
پاسخ
فدات بشم عزیزم من خوشحال میشم یه خواهری مثل تو داشته باشم و کارمو ببینه و تاکید یا رد کنه. باشه چشم حتما انجام میدم ولی گاهی که از کاری منعش میکنم یا عصبی میشه یا بغض میکنه سی دی رو مامانم واسم خرید توی پست جدید نوشتم
نیکی
4 مرداد 93 11:56
عزیزم کامنت من تو این پست به دستت نرسیده؟؟؟؟ دو بارم سندش کردم!
الهه
پاسخ
رسید
پيشنهادهاي ويــژه براي يه خريد لــذت بخــش...
17 شهریور 93 21:37
ســـــلاااااااااااااااااااااااااااااااااااامـــــــــــــــــ... دوســــت داريـــ "يکي از اين قالب هاي ميوه ها رو تو آشپزخونتون داشته باشي" ؟؟ مگـه نـه؟؟ از شما دعــوت مي کنم که از ايـــن محصــــول بسيار بي نظير و فوق العاده و ديگر محصولات ديدن کنيد از اين فرصت استفاده کنيد، به راحتي خريد کنيـــد و يک خريد لــذت بخــش را تجربه کنيد ... شما مي توانيد با خيالي آسوده توضيحات تمامي محصولات موجود را مشاهده کنيد... ما 24 ساعته در دسترستان هستيم و تا پايان مراحل خريد در کنارتان مي مانيم در خــــانــــه سفـــارش دهــيـــــد ، در خـــــانـــه دريافــــت کنيـــد و در خـــانــه پرداخــــت کنيد... شــــــــــــــــاد و پيــــــــــــــــروز باشـــــــــــــــــيد.....
آتـریسـا جون
22 شهریور 93 18:06
آفرین به آرمین جون که موهاشو کوتاه کرد و ناز شد
الهه
پاسخ
آرین و مامانی و آرتین
23 شهریور 93 19:24
سلام خوبین شما؟ همه پستهاتونو رمزی کردین اونوقت قسمت کامنت دونیشم رمزیه و نمیشه کامنت گذاشت!!شانسی اینجا رو دیدم خوشحال میشیم دوستمونو ببینیم