جمله های کوتاه

سلام به دوستای باوفای خودم خوبید؟ نماز و روزتون قبول باشه.ببخشید بازم دیر اومدم ولی بیادتون بودم

سلام به نفس مامان عزیزم خیلی خوشحالم که بچگی آبله گرفتی واقعا خیلی بهتره زود خوب شدی و تقریبا جای جوشها هم رفته. ولی خیلی لاغر و ضعیف شدی. دیروز رفتیم دکتر که برات آزمایش بنویسه فدات بشم که خیلی راحت و باعلاقه اومدی وزنت 10 کیلو 800 بود که خیلی کمه 

دیروز صبح بهت گفتم عزیزم عصری بریم پیش دکتر میگی ساعت عزیزم از اون موقع که دکتر روی دستت ساعت کشیده تا حالا یادت بود

دیشب بابایی میگه نمیخواد آز بده حتما کم خون هست دیگه چه کاریه اذیت بشه حالا نمیدونم چه کنم با دوستم مشورتی میکنم ببینم چی میگه؟ خیلی نگران رگ پیدا کردنت ام واقعا سخت میشه و دردناک

دیروز10.4.93 مامی و دایی رفتن پیش دایی بزرگه( وقتی دایی بزرگ رو صدا میزنی بجای اینکه بهش بگی خان دایی میگی تام ناراحت میشه ولی چی کنیم ولی به دایی کوچیکه میگی دایی یا دایی جون) با قطار رفتن ما هم باهاشون رفتیم ایستگاه قطار که خیلی خیلی خیلی ذوق کردی و اصلا دوست نداشتی توی سالن باشی و با اینکه هوا گرم بود مجبور بودیم ببریمت بیرون

دلت میخواست سوار قطار بشی بری از وقتی بهت گفتیم مامی میخواد بره گفتی آرمینم میاد. مامی میگفت نمیشه مامان نمیاد قبول نمیکردی ولی دیروز قبول کردی نمیشه و به ظاهر اذیت نشدی ولی چندین بار میگفتی ماما جون رفت برگشتنی توی ماشین زود خوابیدی ما و آقاجون رفتیم یه سری به عمه ام بزنیم که تا رسیدیم بیدار شدی و بعد از نیم ساعت یا بیشتر خوابت برد. بعد برگشتیم.

عزیزم حرف زدنت عالی شده جمله های کوتاه مثل بیا بریم، آرمین میخواد ، شام بخوریم، بشورش( تا جیش میکنی روی صندلی دستشویت فوری میگی بشورش) اینجوری نه، اونجوری، میبینم،برو اونورتر، و.... که خیلی شیرین و ناز ادا میکنی که دلم میخواد بخورمت

مدتیه که بسلامتی خودت میتونی در یخچال رو باز کنی و حال میکنی و دیگه مستقلی میری واسه خودت هرچی بخوای برمیداری البته خیلی موقعها هم الکی بازش میکنی یا چشمت به تخم مرغا میخوره یکی میاری که یه بار از دستت افتاد.

بابا جون واسه تولدت اسکوتر خرید خیلی دوستش داری میگی خوشگله

متاسفانه علارغم میل باطنیم نشد جشن تولد خوبی برات بگیرم و خیلی غصه میخورم و اذیتم  

هر موقع لباس جدیدی میپوشم یا ارایش میکنم میگی خوشگلهفدات بشم که حواست هست به بابایی میگم یاد بگیر اون روز هم رفتیم خونه اقاجون و تا کلمنشون رو دیدی میگی اون نه ( اشاره به قبلی) این خوشگللله ای خدا این پسر شکلاته شکرت

یه بار رفته بودی بالای صندلی کنار میز تولتم و شروع کرده بودی به آرایش کردن  اول ازت عکس گرفتم بعد بردمت حمام و بزور پاک شد.

مدتیه همش دوستداری باهات بازی کنم و همه کاراتو با هم انجام بدیم که واقعا خسته میشم اگه شروع کردیم به کتاب خوندن سیر نمیشی و همش میگی بعدی همش میگی باشو این ور و رون ور این کار و اون کار

موبالیم که دیگه نگو صاحب اصلیش شمایید نمیتونم یه ثانیه بگیرمش مگر اینکه مشغول باشی بازی پو رو خیلی دوستداری و خودت بلدی همه کاراشو بکنی و من بیچاره هرچی امتیاز کسب میکنم شما خرید میکنی. خودت عکسا و فیلما رو باز میکنی و کلا صفا میکنی. ویدئو گربه و حسنی رو خیلی دوستداری

میخوام واست پکیج کودک نخبه رو سفارش بدم. اگه کسی اطلاعاتی داره ممنون میشم بهم بگه. امیدوارم مفید باشه

روزی چند بار بخصوص وقتی از دستت عصبانیم میایی بوسم کنی و همیشه 3 تا یکی اینور و اونور و یه لب خیلی خیلی شیرین ترانه جونم رو خودت از موبایل میزاری باهاش میخونی جونم عشقم بعد میگی برقصیم باید هم گوش کنیم راه نداره.

آرمینم پسر گلم عاشقتم خیلی دوستدارم. بدون تو نفسم میگیره. انشالا همیشه شاد باشی و تنت سالم و من و بابایی هم بتونیم خوب تربیتت کنیم و به همه نیازات برسیم. 

این عکس رو دایی گرفت با ایده من کاش روبروت میاستادم توپ میشد