دوچرخه + برد تبلیغاتی
سلام عزیز دلم
سلام دوستای نازنینم خوبید؟
دیروز یکی از دوستام بهم پیام داد که عکس آرمین رو روی برد تبلیغاتی میدان هفت تیر دیده با اینکه عکسشو دیده بودم ولی خیلی خیلی دلم میخواست از نزدیک ببینم فدای عزیز دلم بشم که انقده ناز و خوش تیپه عکاس خیلی خیلی عاشق این عکس شده بود هم از ژست و تیپ و لباس و همه چی کلی تعریف میکرد انشالا که واسش مشتری بیشتری جلب بشه
آقاجون دو روز رفت تهران با دوستش ما هم رفتیم اونجا کلی بهت خوش گذشت با مامی جون میرفتی خونه همسایه که دو تا دختر دارن یکیشون نینیه ولی با اون یکی کلی بازی کردی که اصلا دلت نمیخواست بیایی خونه
مامان جون هم چند روزه رفته خونه خواهرش ما هم تصمیم گرفتیم بریم اونجا با عیدیهات و کمک بابایی یه دوچرخه بخریم و هدیه اش رو بدیم و اگه خواست بیاریمش خونه
با انتخاب خودت دوچرخه زرد خریدی من میگفتم قرمز خودت میگفتی این خوب نیست زرد میخوام البته انتخاب خوبی کردی خیلی خوشگله مبارکت باشه نفسم دلت میخواد همش سوارش بشی و میگفتی شما برید من با دوچرخه میام
واسه شام هم با پیشنهاد بابایی غذا گرفتیم رفتیم پارک بخوریم که هوا خیلی خیلی سرد بود و لباس گرم هم نیاورده بودیم بخاطر همین دیگه نشد بازی کنی و رفتیم خونه خاله بابایی و هدیه مامان جون رو دادیم بعد برگشتیم خونه
راستی با عیدهای خودم فقط تونستم یه آسیاب برقی بخرم و یه دستگاه بخور معمولی بقیش واسه خرید روز مادر رفت
آقاجونم از تهران واست یه ماشین پلیس بزرگ و یه کتاب انیمیشن خریده که خیلی دوستشون داری و خوشحال شدی. ممنونم آقاجونم
الان میخام برم که دیگه کلافم کردی اصلا اجازه نمیدی بنویسم میخای 24 ساعته درخدمت تو باشم. باید بریم خونه آقاجون اینا. نمیدونم چرا عادت کردی همش یکی باهات بازی کنه .
فعلا بای